زمانی که به یک مرد خسیس اعلام می شود که ۹۰ دقیقه بیشتر زنده نیست، وی به سرعت نزد همسر، برادر و دوستانش می رود تا بتواند کدورت ها را از دل آنها دربیاورد اما …
پسری جوان انبوهی از نامههای محرمانه خواهرش را که از زمان مرگ مادرشان مفقود شده بود، پیدا میکند. او برای دیدار دوباره او، سفری فراموشنشدنی را آغاز میکند و در این سفر با مردی آشنا میشود که خود را آخرین کمونیست واقعی مینامد.
یک هواپیمای بزرگ در مسیر آتن به رم و نیویورک یک گروه فلسطینی-لبنانی ربوده می شود. آنها از خلبان درخواست می کنند که به سمت بیروت پرواز کند. اما آنها نمی دانند گروهی از کماندوها به فرماندهی سرگرد "مک کوی" و کلنل "آلکساندر" مسئول نابودی آنها هستند...
کلاهبردار سرجیو کنستانزا به آقای هاسون بدهکار است. او به صحرا میگریزد و به یک واحد ذخیره ارتشی میپیوندد که گروهبانش چشمش به یکی از دختران آقای هاسون است، اگرچه آقای هاسون اجازه ازدواج به او را نمیدهد تا زمانی که خواهر بزرگترش با خیال راحت ازدواج کند و در محل قرار گیرد.