صبحی در حومه یکی از شهرهای فرانسه سال ۱۹۵۰، در کاخی دور افتاده، یک خانواده قرار است برای جشن دور هم جمع شوند. اما جشنی در کار نخواهد بود، زیرا مرد خانواده به قتل رسیده است، و بدون شک قاتل یکی از هشت زنی است که به او نزدیکتر بوده اند…
وقتی میفهمد که روزهایش به شمارش افتاده است، کنت پیر هروه دو کراودرن تصمیم میگیرد در یک طاقچه مخفی پنهان شود و در آنجا بمیرد تا وارثانش را آزار دهد...