سه دانشجوی کالج در حال فیلمبرداری یک فیلم ترسناک خود را در بدترین کابوس می بینند. تنها امید آنها برای زنده ماندن دو کارآگاه هستند که دوربینی را که جا گذاشته اند پیدا می کنند...
کیت برای فرار از دست دوست پسر سوء استفاده گرش به گروهی از زنان مشابه خودش که عازم سفری هستند، ملحق میشود. سفری که قرار بود مایه آرامش خاطر شود، خیلی زود تبدیل به یک بازی مرگ و زندگی میشود...
این فیلم داستان مدیر موفقی را نشان می دهد که پس از ازدواج با وکیلی که دچار اختلال دوقطبی است، با چالش های زندگی روبرو می شود و در این مسیر به مفهوم واقعی عشق و تعهد پی می برد.
بابی (ربا) یک رستوران را از پدر مرحومش به ارث می برد، سپس می آموزد که باید مالکیت خود را با خواهر ناتنی تازه کشف شده به اشتراک بگذارد و تنش ناخوشایندی بین آن دو ایجاد می کند.