در آیندهای تاریک در لندن، تمام مسکنهای اجتماعی از بین رفتهاند.ایزی و بنجی برای عبور از دنیا به عنوان ساکنان آشپزخانه، جامعهای که از ترک خانه خود خودداری میکند، میجنگند...
از طریق چشمان اعضای مختلف ارتش جمهوریخواه ایرلند (IRA)، افراطهایی را که برخی افراد به نام اعتقادات خود به آنها میروند، بررسی کنید، راهی که یک جامعه عمیقاً تقسیمشده میتواند ناگهان به درگیریهای مسلحانه تبدیل شود، سایه طولانی خشونت رادیکال برای هر دو. قربانیان و مجرمان، و هزینههای عاطفی و روانی یک کد سکوت.
لورنا بردی یک روز صبح از خواب بیدار می شود و جسدی را در خانه اش پیدا می کند که نمی داند زن مرده کیست. او به خودش شک دارد، زیرا مدت هاست از حملات شدید راه رفتن در خواب رنج می برد.