دو برادر متمدن در ایستگاه قطاری در هند، شاهد دزدیده شدن نوزادی از مادری فقیر میشوند. برادری که حس وظیفه بیشتری دارد، دیگری را قانع میکند تا به مادر کمک کرده و برای پیدا کردن نوزاد، وارد تحقیقاتی خطرناک شوند.
میرا و جی, دختر و پسر جوانی هستند که در لندن با یکدیگر اشنا میشوند و ذوج خوشبختی را تشکیل میدهند. اما در حالی که همه چیز به خوبی پیش میرود, میرا ناچار است که برای تحصیل و زندگی به هندوستان برود و جی اعثقادی به ارتباط وعشق راه دور ندارد. اندو دوستانه از یکدیگر جدا شده و به این مناسبت یک بریک اپ پارتی نیز میگیرند.
چمن کولی یک مرد مجرد 30 ساله ولی کچل می باشد که دنبال یک زن جذاب می گردد. با اینحال یک ستاره شناس به وی اخطار می دهد که اگر تا سن 31 سالگی موفق به یافتن همسر نشود ، تا ابد مجرد خواهد ماند...