داستان فیلم در مورد کارآگاه پلیسی به نام Corbin Nash می باشد که از شهر نیویورک انتقالی می گیرد تا به شهر لس آنجلس برود. او قصد دارد قاتل پدر و مادرش را پیدا کند و آن ها را به سزای اعمالشان برساند.
سه صاحب مغازه متوجه می شوند که مرکز خرید آنها به یک اراذل و اوباش که عاشق بولینگ است، واگذار شده است. آنها تلاش می کنند تا پول را پس دهند، اما موفق نمی شوند. بنابراین، آنها تصمیم می گیرند در یک مسابقه بولینگ شرکت کنند تا پول را برنده شوند، حتی اگر هیچ مهارت بولینگی نداشته باشند...
گابریل متقاعد شد که پس از شکست مصیبتبار همسرش در نبرد با نیروهای تاریکی، دوباره به تیم پیشین شکارچیان شیطانی ملحق شود تا به مناطق ژرف و ناشناخته اروپا و آمریکا سفر میکنند. او با بهترین دوستش، "مایکل"، که راز سیاهی در اختیار دارد...