در اواخر دهه 1970، گروهی از پلیسهای جوان به رهبری وینسنت رنجل، کارآگاه سابق و نوازنده، در تلاش برای دستگیری یک قاتل زنجیرهای دختران جوان در یک شهر نفتی فاسد در خلیج فارس، با تاریکترین لحظات زندگی خود روبرو میشوند.
هنگامی که یک تصادف رانندگی باعث می شود که جوناس بینایی خود را کاملاً از دست بدهد، او نمی تواند زندگی ای را که قبلاً داشت را ادامه دهد . با وجود امتناع او از پذیرش شرایط جدید ، شرایط او را به کشف مسیرهای جدید و نامعلومی سوق می دهد ....