"کوپفرکینگل" از کار خود در کوره های جسدسوزی در چکاسلواکی لذت می برد.او خواندن کتابهای تبتی در مورد مرگ را دوست داشته و از باوری که سوزاندن جسد می تواند عذاب را تسکین دهد حمایت می کند.او را "رنکه" که در جنگ جهانی اول برای اتریش جنگیده برخورد می کند و...
کشیشی جوان مامور می شود تا بر ظهور ساحره ای ، در کلیسای یک دهکده دور افتاده نظارت کند . این امر بدین معنا است که او باید سه شب را با چندین جسد سپری کند ...