اندی مانند پدرش برای تحصیل به کالج واینرایت می رود. به طور اتفاقی او دختری بلوند و زیبا را در قطار می بیند و هر بار که او را می بیند به طور متناوب به او چشمکی می زنند و...
یک مرد جوان به یک دانشگاه در غرب آمریکا فرستاده می شود و به همراه دوست خود ، یک نمایش را ترتیب می دهد تا کالج را از تعطیلی به دلیل افت ثبت نام نجات دهد...
تامی ویلیامز به شدت خواهان رفتن به Broadway است، اما از آنجایی که او تنها نوازندهی یک رستوران است راه سختی را در پیش دارد. تامی با زنی جوان به نام پنی آشنا میشود و از طریق او ایدهای به سرش میزند تا با استفاده از بچه های یتیم، خودش را به مقصد برساند...
اندی هاردی در آستانه فارغ التحصیلی از دبیرستان است و تصور می کند که کار بزرگی را انجام داده، بنابراین منشی را به نام کاترین لند استخدام می کند. کاترین و پولی بندیکت، دوست دختر اندی، به او کمک می کنند تا امتحان انگلیسی خود را قبول شود...
جیمی کانرز و دوست دختر او می خواهند در مسابقه گروه های دبیرستان پاول ویتمن شرکت کنند ، اما آنها توانایی پرداخت ورودی را ندارند. اما آنها بطور شانسی شخصاً با پل ویتمن ملاقات می کنند و می توانند او را متقاعد کنند که گروه آنها خوب است ...
دوران نوجوانی مخترع توماس ادیسون شرح داده می شود و او را به عنوان یک پسر بچه نشان می دهد که اختراعات اولیه و آزمایشات علمی او معمولاً منجر به نتایج فاجعه بار می شود. در نتیجه ، مردم شهرها همه فکر می کنند تام دیوانه است...
"پدر فلانگان" پس از شنیدن اعترافات یک مجرم تصمیم می گیرد پناهگاهی با نام "شهر پسران" تاسیس کند."وایتی مارش" به آنجا می رود اما فرار کرده و گرسنه باز می گردد.او دوباره فرار می کند اما وقتی دوستش تصادف می کند بار دیگر باز می گردد.او فرار کرده و به گروه برادرش می پیوندد و...
وقتى « بتسى بوت » ( گارلند ) مى آید تا از فامیل دیدن کند ، « اندى هاردى » ( رونى ) ابتدا گمان مىکند او بچه است و توجهى نشان نمىدهد ، تا این که « بتسى » در مجلسى آواز مىخواند و « اندى » را دوباره دچار دردسرهاى رمانتیک مىکند.
« هاروى » ( بارتولومیو ) ، فرزند نازپرورده ى یک میلیونر ، در سفرى به اروپا از کشتى مسافربرى اقیانوسپیما به دریا می افتد ، اما سرنشینان یک قایق ماهی گیرى نجاتش میدهند. میان ماهی گیران ، مرد سرد و گرم چشیدهاى به نام « مانوئل » ( تریسى ) هست که براى آموزش راه و رسم « درست » زندگى به « هاروى » چیزهاى بسیارى در چنته دارد.