«خانم فلاکس» (شر) مرتب درگیر رابطه های بی فرجام با مردان نامناسب می شود و برای حفظ آبرو مجبور است از این شهر به آن شهر برود. دو دختر او، «شارلوت» (رایدر) و «کیت» (ریچی)، ظاهرا به این وضع خو گرفته اند.خانواده در ادامه ی نقل و انتقال هایش به ماساچوستس می رود و زندگی «خانم فلاکس» وقتی دگرگون می شود که «لو» (هاسکینز) او را می یابد…
در سال 1843،یکی از سناتوران سابق آمریکا قطار مهاجران را به سمت اورگان هدایت می کند.اما غرور و بزرگ بینی اش او را به سمت نارضایتی از رهبری و زیرسوال بردنش می برد...