Susan Lynch

"فیونا" ده ساله ، برای زندگی نزد پدربزرگ و مادربزرگش ، در روستای کوچکی در ایرلند ، فرستاده می شود . او به سرعت درباره افسانه ای که می گوید ، اجداد او با یک شیردریایی ، که می تواند خود را به انسان تبدیل کند ، ازدواج کرده اند ، می شنود و ...

داستان در مورد یک ستاره شناس با یک عکاس وارد رابطه ای مخرب می شود.

زندگی جما پس از اینکه متوجه میشود باردار هست، زیر و رو می‌شود. او باید به طور همزمان بارداری خود را مدیریت کند و به پدر غمگینش مالکوم پس از فروپاشی ازدواجش کمک کند.

تان برانیک، افسر پلیس ایرلند شمالی یادداشت خودکشی را با پرونده بی ربط اهمیت شخصی بسیار زیاد مرتبط می داند..

پیپ یتیم زمانی تبدیل به یک جنتلمن می شود که زندگی او توسط یک خیرخواه مرموز تغییر می کند.

داستان زنی به نام جو هاردینگ که زندگی کاملی با شریک زندگی خود دارد. با وقوع حادثه ای برای او، یک سال کامل از حافظه اش پاک می شود. درحالیکه سعی دارند تکه خاطرات گذشته را در کنار یکدیگر قرار دهند، جو متوجه میشود که آنها در حقیقت زندگی خوب و درخور شانی نداشته اند.

نلی در هنگام تلاشی خستگی ناپذیر برای پیدا کردن دخترش به حقایق جالبی درباره اطرافیانش میرسد...

"بیل هیکسون" رئیس پلیس ایالات متحده، با دختر 14 ساله اش "کلسی" به شهر لینکلن‌شر در کشور انگلستان می رود تا ایستگاه پلیس این شهر کوچک را اداره بکند و امیدوار است که گذشته دردناک خود را فراموش بکند. اما این جامعه ناآشنا و بی نظیر باعث می شود که بیل درباره هم چیز از خودش سوال بکند، اینکه آیا بوستون نیاز به او دارد یا اینکه بیل به بوستون نیاز دارد ...