زمانی که نیرویی اهریمنی به نام پیتچ (قیر) حمله ای به زمین را تدارک میبیند محافظین فنا ناپذیر، گروهی تشکیل می دهند تا از کودکان بی گناه سراسر دنیا حفاظت کنند. این گروه شامل سانتا کروز؛ خرگوش؛ جک فراست و ... می شود.
لنی پس از انتقال خانواده اش به شهر خود برای حضور در کنار دوستان و بچه هایشان ، می فهمد که رانندگان اتوبوس اسکیزو ، پلیس های مست و چهارصد نفردیوانه را دنبال می کنند.
ریری ویلیامز در سن پائینی وارد دانشگاه شده است و به این دلیل حس می کند از نظر زندگی اجتماعی تنها است. هالا، شخصیت منفی فیلم، آزمایشگاه مهندسی دانشگاه را تخریب کرده و دوست صمیمی ریری را می دزدد. ریری با الهام از مرد آهنین برای نجات دوست خود نقشه ای طرح می کند.
یک نابغه تکنولوژِی که پرحرف و با اعتماد به نفس و همچنین دارنده کمربند مشکی در ورزش رزمی است متوجه میشود پدر و مادرش جاسوس هستند و از او انتظار دارند که دنباله رو مسیر زندگی آنها باشد...