شولتز که نوازندهی آکاردئون است، به تازگی شغل خود را از دست داده و بیکار شده است. در جریان جشن پنجاهمین سالگرد تأسیس باشگاه موسیقی محلی، سلیقهی موسیقایی او دستخوش یک تحول غیرمنتظره میشود.
سانی خواننده گروهی است که مدام در راه هستند . بنابراین او زندگی نسبتاً ناآرامی دارد که نمی تواند از آن دست بکشد و مجبور است به دستمزدی که دریافت می کند تکیه کند...
در آخرین هفته های جنگ جهانی دوم، یک سرباز جوان آلمانی که برای بقا تلاش می کند، لباسی را برای گرم کردن پیدا میکند اما بعد پوشیدن درمیابد که این لباس یک کاپیتان نازی، رهبر سربازان است. پپس تصمیم میگیرد تا از این لباس به نحوه دیگری استفاده کند...