در پاریس، یک بازیگر مشهور که از زندگی و کار خود دلسرد شده، با یک پیشخدمت که روزگار سختی را میگذراند، آشنا میشود. این آشنایی، سرآغاز یک رابطه عاشقانه غیرمنتظره است. اکنون سوال اینجاست که آیا عشق آنها خواهد توانست در برابر کانون توجه شدید رسانهها و شهرت، دوام بیاورد؟
در آیندهای نزدیک، مکس و دخترش رباتهای سرقتی را در بازار سیاه میفروشند. بعد از آخرین نقشهشان، مکس حضانت دخترش را از دست میدهد و مجبور میشود به آخرین رباتی که دزدیده، یعنی T-O، تکیه کند. T-O آماده است تا برای کمک به او هر کاری انجام دهد.
هنری و نورا که سالها رابطهای عاشقانه و همکاری هنری نزدیک داشتهاند، با ورود هنری به دنیای سینما و به خطر افتادن پروژه تئاترشان، دچار اختلاف میشوند و به این سوال میرسند که آیا عشق بدون تملک امکان دارد؟