گابریل بوخمن قبل از ورود به یک دانشگاه معتبر آمریکایی تصمیم گرفت برای یک سال به دور دنیا سفر کند، کوله پشتی اش پر از رویاها. پس از ده ماه در راه، او مصمم به کشف قاره آفریقا به کنیا رسید. تا اینکه به بالای کوه مولانجه، مالاوی، آخرین مقصدش رسید.
وقتی در یکی از مجزا ترین شهرهای آمریکا شورش می شود، “ویک” که راننده ماشین حمل و نقل پزشکی است، بین قولی که برای جابجایی افراد سالخورده روسی داده بود و نجات یک دختر سیاه پوست بیمار گیر می کند و نمی داند که ابتدا باید به کدامیک کمک کند و .