کامیل، دختری 16 ساله که باردار بود، توسط حکم قاضی به مرکزی برای نگهداری مادران فرستاده شد. او در این مرکز با آلیسون، مادر جوانی که رفتارهای بچگانهای از خود بروز میداد، دوست میشود. کامیل در مقابل نادین، مربیای که شور و اشتیاق خود را در کارش از دست داده بود، سرکشی میکرد.
آلین هرگز نتوانست برای پسرش که در 17 سالگی در یک نزاع درگذشت، عزاداری کند. هنگامی که او به طور تصادفی از مهاجم پسرش که به تازگی از زندان آزاد شده است عبور می کند، تصمیم می گیرد نقشه ای برای انتقام بسازد...