نالا، دختر 13 ساله با خانواده اش به خانه مادربزرگش در حومه شهر می رود تا درمانی برای بیماری مرموز خواهر کوچکش بیابد - اما او به زودی متوجه می شود که مادربزرگش دقیقاً همان چیزی نیست که به نظر می رسد...
رویای دیگو این است که دستاوردهای بازی های ویدیویی خود را به کاوش های زندگی واقعی تبدیل کند. او کودکی خلاق و کنجکاو، مخترع و رهبر گروه دوستانش است. دیگو تابستان را با دوستانش در کمپی که توسط پومپیلیو کالدرون، یک کاشف عجیب و غریب و مشهور اداره می شود، سپری خواهد کرد. در آنجا مدالیونی پیدا می کنند که متعلق به پولا، مادربزرگ دیگو بود.