ایزایا هیوارد پس از یک دهه به برادوی بازمیگردد، اما در یافتن کارگردان با چالشهایی روبرو میشود. او یک نمایش موزیکال کریسمس را نجات میدهد و عشق، خانواده و دوستی را به عنوان بزرگترین هدایای تعطیلات کشف میکند. او دوباره به خانواده و دوستانش میپیوندد.
یک سرآشپز شرقی لس آنجلس به ایرلند دعوت می شود تا برای مادربزرگ یک لرد یک ضیافت سلطنتی آشپزی کند ، به این امید که او را از فروش عمارتشان باز دارد، اما عشق نوپا این نقشه را از مسیر خود خارج می کند...
یک نویسنده جوان کتابهای خودیاری در تعطیلات کریسمس به زادگاهش بازمیگردد تا کتاب جدیدش را تبلیغ کند. او به زودی معنای واقعی کریسمس و خانواده را درمییابد...