در غیاب خانواده، سامانثا، دختر شانزده ساله، آخر هفته را به تنهایی در خانه میگذراند، اما با ورود یک مزاحم به خانه، سامانثا در مخمصهای گرفتار میشود و باید در آن شب سرنوشتساز، بین مبارزه و فرار یکی را برگزیند.
چندین سال پس از وقایع فیلم اول، یک گروه مزدور شیطانی و تیمی از محققانی که آنها را به گروگان گرفتهاند، در جستجوی مجسمهای گرانبها، یک بت شیطانی که اعتقاد بر این است که دارای قدرتهای شیطانی است، به پناهگاه جن زده بازمیگردند...
آرتور و دو فرزندش کتی و بابی مالک یک خانه شیشه ای می شوند که برای آنها به ارث گذاشته شده است . این خانه دو ویژگی دارد : گروهی ارواح خبیثه در آنجا محبوس شده اند و هر کسی را که در سر راهشان باشد نابود می کنند و توسط عینکهای خاصی قابل رویت هستند . همچنین این خانه دارای گنجی پنهان است که تنها به کمک آن ارواح می توان به آن دست یافت . زمانیکه این خانواده بهمراه پرستار بابی و یک وکیل وارد خانه می شوند و کار انتقال مدارک به پایان می رسد درهای خانه به روی آنها قفل شده و ارواح درون خانه آزاد می شوند . مسئول این کار فردی به اسم دنیس است که یک شکارچی ارواح بوده و با کمک همکارش کالینا می کوشد تا گنج موجود در خانه را بدست آورد...
سال 1931. در مؤسسه ي امراض رواني و انا کات – قلعه اي زيبا بر فراز صخره اي در کاليفرنيا – پس از شورش بيماران بر ضد «دکتر و انا کات» ساديست (کومز)، او بيماران را در داخل قلعه به دام مي اندازد و مي گذارد تا زنده در آتش بسوزند. زمان حال. «اولين» (يانسن)، همسر «آستيون پرايس» (راش)، غول پارک هاي تفريحي، شوهرش را متقاعد مي کند که براي جشن تولد «اولين»، ساختمان مؤسسه را اجاره کند. در حالي که نيرويي مرموز به کامپيوتر «استيون» راه مي يابد و فهرست مهمانان جشن را عوض مي کند…
یک دکتر آسیب شناس پس از کار و تلاش بسیار ، موجودی را کشف و ضبط می کند که در بدن هر مهره داری زندگی میکند . او باور دارد که عامل ترس تمام مهره داران این موجود است ...