پس از فرار از آدم ربایی، زنی دیوانه باید یک راننده کامیون خسته را راضی کند تا برای شب در پشت کامیونش پنهان شود. این دو زن بی آنکه بدانند چه در انتظارشان هست، پناه می برند...
چستر، پس از سالها دوری، به خانه برمیگردد و با تکرار تراژدی گذشته، این بار با قتل بستگانش روبهرو میشود. او در تلاش است تا بفهمد آیا قاتل قدیمی بازگشته است یا اینکه رازی تاریکتر در پس این وقایع نهفته است.