بادی کینگ، ورزشکار میلیاردر، با شکار انسان های اسیر در املاک کوهستانی دورافتاده خود، خود را آرام می کند. اما آخرین قربانی او، آوا براوو، هدف آسانی نیست...
گروهی از افراد توسط یکی از مشتریهای خود، وحشت زده میشوند. آنها با مشتری توافق می کنند و همین گونه که شب نزدیکتر می شود، اتفاقات بسیار زیادی رخ میدهد. عمارتی قدیمی ...
دو نگهبان امنیتی، پل و گریدی، در حالی که مراقب قبر یک ستاره راک هستند، او را مسخره میکنند. در طول شب ، دو دوست چند چیز در مورد زندگی، مرگ و افسانه کالین فیتز یاد می گیرند...
گروهی از کودکان دارای رشد ژنتیکی از یک پروژه آزمایشگاهی فرار می کنند. سالها بعد ما مکس را ملاقات می کنیم، یکی از فراریانی که اکنون برای یک سرویس پیام رسان در شمال غربی اقیانوس آرام پس از آخرالزمان کار می کند.