در سال 1939، ارتش هیتلر در حال بستن مرزها بود و 85 مبلغ آمریکایی در آلمان مشغول خدمت به کلیسای خود بودند. فرار این مبلغین از آلمان نازی یکی از دراماتیکترین رویدادهای تاریخ مدرن کلیسا است.
یک زوج در آستانه طلاق، به نامهای جیمز و میشل، به صورت جادویی بدنهایشان با یکدیگر عوض میشود. آنها با تجربه کردن زندگی از دیدگاه هم، مشکلاتشان را درک کرده و دوباره عاشق هم میشوند.
یک کولی به زنی می گوید که عاشق مردی به نام جان خواهد شد. بنابراین دوستانش زندگی او را زیر و رو می کنند تا به او کمک کنند تا با هر جانی که در مجموع می شناسند قرار بگذارد تا "یکی" را پیدا کند...
استفانی نیکولز صاحب مغازه کریسمس است، اما ناگهان با خبر ناگواری روبرو میشود: صاحبملک قصد دارد ساختمان را تخریب کند و قرارداد اجاره مغازهها را فسخ کند. استفانی که ناامید شده، در آستانه کریسمس با مایکل کیلپاتریک، که برای صاحبملک کار میکند، آشنا میشود. مایکل به او کمک میکند تا مغازهاش را نجات دهد و در این میان، عشقی غیرمنتظره بین آنها شکوفا میشود...
براساس داستانی واقعی. کندی هانسن یک کودک بامزه و دوست داشتنی است اما ناگهان شروع به افت می کند. سالها طول می کشد تا تشخیص داده شود… بیماری باتن، یک بسیار نادر، وحشتناک و باعث رسیدن به انتهای خط زندگی است. هیچ درمانی برای بیماری باتن وجود ندارد و تنها پس از شانزده سال زندگی، کندی چشمانش را از زندگی میبندد، یک میراث بزرگ عشق و دوستی برجا میماند. اما داستان او به مرگ او پایان نمی یابد، اینجاست که معجزه ها واقعا شروع می شوند.
داستان فیلم دربارهی ویلارد و همسرش ربکا میباشد که برای شروع یک زندگی جدید به شهری نسبتا خشن میروند ، اما خیلی زود آنها باید بین جنگیدن با همسایگان خود و یا مهربانی ، یکی را انتخاب کنند و…