وقتی «پل» بیخیال و «لونا»ی نامزدِ مردد در یک عروسی مراکشی بهطور اتفاقی با هم برخورد میکنند، اوضاع پیچیده میشود؛ چراکه آنها متوجه میشوند قادر به فرار از محل برگزاری، خودشان و یکدیگر نیستند.
پیِرفرانچسکو مای ، یک پزشک 65 ساله است که به عنوان نگهبان پزشکی شبانه کار می کند، او بداخلاق و پر از بیماری و به هیچ وجه نسبت به بیمارانش همدل نیست. یک شب، در حالی که او در حال انجام وظیفه است، با ماشین خود با ماریو، جوانی که با دوچرخه تحویل خانه انجام می دهد ، برخورد می کند. ماریو سالم از این تصادف بیرون می آید، اما دوچرخه اش نابود می شود...