روح کوچکی که بیخانمان است، به دنبال مکانی برای زندگی، به قطار ارواح میرود و با ساکنان عجیب آنجا روبرو میشود. او ناخواسته توجه دنیای بیرون را جلب میکند و برای نجات آینده قطار و فرصت خود برای داشتن خانواده، با هیولاها همراه میشود.
میا متوجه می شود که سنگ جادویی او بخشی از یک پیشگویی باستانی است و سفری هیجان انگیز را به دورترین جزایر سنتوپیا آغاز می کند تا با یک شیطان بزرگ روبرو شود و سرنوشت خود را رقم بزند...
ویلی کرم چوبی و خانواده اش به طور تصادفی به کشتی نوح می رسند. وقتی سیل وارد می شود ، کشتی شروع به نشت می کند و همه تقصیر را بر گردن ویلی بی گناه می اندازند و...