هنگامی که سرآشپز می فهمد در صورت عدم پرداخت هزینه های تحمیل شده دولت، خانواده وی را از کشور اخراج می کند، به رئیس خود مراجعه می کند که به وی فرصت دهدتا به عنوان بازاریاب بازار سیاه کسب درآمد کند...
داستان فردی به نام لوری که به منظور امرار معاش خانه ها را راه اندازی می کند. شلوغ ترین فصل او کریسمس است! اگرچه او معمولاً فقط خانههایی را که برای فروش هستند ترتیب میدهد، اما وقتی یک بیوه ثروتمند به نام اورت از او میخواهد که خانهاش را به نمایش بگذارد، مجذوب او میشود و...
استفانی نیکولز صاحب مغازه کریسمس است، اما ناگهان با خبر ناگواری روبرو میشود: صاحبملک قصد دارد ساختمان را تخریب کند و قرارداد اجاره مغازهها را فسخ کند. استفانی که ناامید شده، در آستانه کریسمس با مایکل کیلپاتریک، که برای صاحبملک کار میکند، آشنا میشود. مایکل به او کمک میکند تا مغازهاش را نجات دهد و در این میان، عشقی غیرمنتظره بین آنها شکوفا میشود...