Colm Meaney

هنگامی که یک معلم در تنسی به دلیل تلاش برای آموزش تکامل در سال 1925 دستگیر می شود، یک خبرنگار جوان بلندپرواز باید انتخاب کند که در مورد رویکرد او به داستان، از معشوقه خود...

پیکسی برای انتقام گرفتن از مرگ مادرش ، یک دزدی را طراحی کرده است اما باید از دست گانگسترها در سراسر ایرلند فرار کند ، پدرسالاری را بپذیرد و سرنوشت خود را انتخاب کند.

این فیلم داستان زندگی نویسنده معروف ، تالکین می باشد که از زندگی تا تجربه عشق را روایت می کند.

سریال "گروه های لندن" داستان نسخه‌ای از شهر لندن را روایت می کند که در جنگ بین دار و دسته‌های مختلف نابود شده است. زمانی که رهبر بزرگ به قتل می‌رسد، مبارزه خونینی بین گروه‌های مختلفی رخ می‌دهد تا خلا قدرت را پر کنند و رهبر جدید مشخص شود ..

مجموعه هشت قسمتی بر اساس کتاب لئونی فریدا "کاترین دو مدیچی: ملکه رنسانس فرانسه".

فرمانده بنیامین سیسکو با مشکل مواجه می شود ولی برخلاف اتفاقات گذشته دیگر خبری از تیم ویژه ی فضایی برای نجات جان فرمانده و یارانش نیست.

داستان این سریال زیبا که از سال 1860 شروع می شود ، درباره شخصی به نام کلن بوهمن است. او یک سرباز سابق اتحادیه آمریکایی است که به دنبال جریان قتل همسرش می رود. او به نبراسکای غربی یعنی جایی که “جهنم متحرک” نامیده می شود می رود ، شهری که به بی عدالتی و بی قانونی مشهور است این شهر در حال ساختن راه آهن به سمت اقیانوس آرام است و وقتی قبیله ای برای نابودی خط آهن اقدام می کند، همه چیز پیچیده تر می شود...

داستانِ این سریال مربوط به پزشک زنی با نام مایکلا کوئین است که نقش آن را جین سیمور بازی می‌کند. مایکلا پس از گرفتن تحصیلات پزشکی در بوستون به دهکده‌ای در کلورادو می‌رود و در آنجا به معالجه بیماران می‌پردازد در همین حین با خانواده‌ای صمیمی می‌شود پس از مدتی مادر آن خانواده بر اثر بیماری در معرض مرگ قرار می‌گیرد و در اواخر عمرش سه فرزندش را به مایکلا می سپارد تا از آن‌ها مراقبت کند.

فرزند یک خانواده انگلیسی که در جنوب شرقی آسیا زندگی می کنند در یک مثلث عشقی درگیر می شود...

داستان سریال در مورد جوانی ویلیام شکسپیر پس از ورود او به لندن در سال ۱۵۸۹ است. زمانی که تئاتر همراه با آواز و موسیقی بود و یک مرد جوان با رویاهایش جهان را با کلمات خود تغییر داد…

 آتلانتا، سال 1873. یک روز دیگر شروع می شد (در واقع تشییع جنازه ملانی می باشد)، و اسکارلت مصمم است که رت (کسی که وقت و هزینه زیادی با «بل واتلینگ» صرف کرده است) را باز پس بگیرد. نخست، او به تارا می رود و در تارا با «سو الن» مرافعه می کند. سپس او را به چارلستون می رود، خودش را به مادر و دوستان رت معرفی می کند. اما وقتی او در یک موقعیت به خطر می افتد...