پیر، یک نویسنده و کاشف مشهور، یک شب مستی، به طور وحشتناکی سقوط می کند و به کما می رود. پس از بیدار شدن، او که به سختی می تواند راه برود، تصمیم می گیرد که فرانسه را پیاده، در امتداد مسیرهای کوچک و ناشناخته، کاوش کند...
استفان پس از مرگ همسرش، به همراه دختر 8 ساله اش ویکی که دیگر صحبت نمی کند به کوهستان می رود. یک روز، ویکی در حالی که در جنگل قدم می زند، متوجه توله سگی می شود که تصمیم می گیرد مخفی نگه دارد. نام او را "راز" می گذارد...