طی هفت روز وهمآلود، دهکدهای بینام در زمانی و مکانی نامشخص ناپدید میشود. در این میان، والتر تیرسک، مردی از اهالی روستا که اکنون کشاورز شده است، و چارلز کنت، ارباب دستپاچهی عمارت، دو دوست دوران کودکی هستند که باید با هجوم دنیای بیرون و ضربهی ناشی از مدرنیته روبرو شوند.
دن لاوسون، کارآگاهی از شیکاگو، برای پیگیری پرونده یک قاتل سریالی که جنایاتش با پروندهای حلنشده در شیکاگو که پنج سال پیش روی آن کار میکرد مطابقت دارد، به اسکاتلند سفر میکند. او با کارآگاه اسکاتلندی، بوید (کاپالدی) ملاقات میکند تا با همکاری یکدیگر قاتل را دستگیر کنند.
جسد یک زن کشف شد. او در طول شب به طرز وحشیانه ای به قتل رسیده است. افسر پلیس کهنه کار پاملا معتقد است که فقط یک مرد می توانست این کار را انجام دهد. اما در دنیایی که مردان از ساعت 7 بعدازظهر تا 7 صبح محدود به منع رفت و آمد هستند، نظریه او رد می شود.