کارآگاه کارل مورک، رز، همکار جوان خود را به جزیره بورنهلم میفرستد تا به درخواستهای همکار قدیمیاش کریستین هابرسات پاسخ دهد. اما کریستین خودکشی میکند و رز را به سفری عمیق به گذشته خود میفرستد. کارل که به تازگی نامزد کرده به جزیره میرسد و به همراه رز و اسد درگیر یک پرونده سرد قدیمی از دختری میشوند که حلق آویز به درخت پیدا شده است. این قتل به اداره پلیس محلی و فرقهای از پرستندگان خورشید مرتبط است. کارل باید پرونده را حل کند و با گذشته تاریک خود روبرو شود.
کاترین پس از مرگ پدرش به عمارت قدیمی خانوادهاش در نروژ بازمیگردد. اما با شنیدن داستانهای ترسناک اهالی روستا درباره ناپدید شدنها و قتلها، آرامش او بر هم میخورد و او مجبور میشود به دنبال رازهای تاریک خانوادهاش بگردد.