Thom Gossom Jr.

زوجی رؤیایی ترین خانه خود را در کوه‌های کارولینای شمالی پیدا می‌کنند. اما رویاها به کابوس تبدیل می‌شوند، زمانی که پسر صاحب‌خانه متوفی، در آستانه بی‌خانمانی قرار گرفته و برای انتقام از کسانی که می‌خواهند خانه را تصاحب کنند، دست به اقدام می‌زند...

یک موجود بالدار از هزار سال پیش تاکنون هر ۲۳ سال جان تازه می گیرد تا به مدت ۲۳ روز از بدن انسان هایی که قربانی او می شوند تغذیه کند. رویدادهای فیلم در آغاز روز ۲۲ اتفاق می افتد بطوریکه این موجود تنها ۲ روز مهلت دارد قربانیان بیشتری را از میان افراد بشر شکار کند. این موجود از قدرت شگرفی در پرواز سریع برخوردار است و برای اولین بار در قالب مترسکی در یک مزرعه ذرت ظاهر می شود که در انتظار شکار فرزند مردی است به اسم جک تاگرت . با ربودن این کودک، جک تاگرت در صدد انتقام از موجود بالدار می شود و …

«راوی» (نورتن)، جوانی پریشان حال پی می برد که به کمک مشت بازی با دست های برهنه، بیش از هر زمان دیگری احساس زنده بودن می کند. او و «تایلر دردن» (پیت) که به دوستانی صمیمی تبدیل شده اند، هفته ای یک بار با هم ملاقات می کنند تا با هم مشت بازی کنند. در حالی که افراد دیگری هم به باشگاه شان می پیوندند، محفل شان به رغم آن که رازی است بین شرکت کننده هایش، شهرت و محبوبیت یک باشگاه زیرزمینی را پیدا می کند.

 یک دانش آموزش بسیار زیاد درگیر یک داروی آزمایشی می‌شود و همه هوش و حواسش به آن است، اما او نباید از این دارو سوء استفاده کند...

یونیس اورز، پرستار شهر کوچکی در طول آزمایش پزشکی مخفی دولت فدرال ایالات متحده بر روی آمریکایی های آفریقایی تبار به نام آزمایش تاسکگی، به درمان سه مرد مبتلا به سیفلیس کمک می کند...

چلسی دختری است که توسط فردی بنام برد از طریق یک نرم افزار شبکه های اجتماعی ربوده میشود و ...

اولین قرار ملاقات یک زوج بعد از متوقف کردن ماشین شان توسط پلیس، به مسیر غیر منتظره ای کشیده می شود …

در این داستان دلخراش واقعی که در مونتگومری ، آلاباما واقع شده است ، نوه یک کلانسمن باید انتخاب کند که در جنبش حقوق مدنی کدام طرف تاریخ را در خود داشته باشد. سرپیچی از خانواده و سفید ...

سریال در مورد یه دکتر یا پزشک خانواده که دفتر کارش توی یه محله پایین و فقیر هست. این دکتر که اسمش “بکر” هست، آدم بد اخلاق و بدعنق و بدقلق و کم صبریه و دائم به همه چی ایراد میگیره و غر میزنه. کلا هم ۲ تا دوست داره یکیشون که یه دختره که یه کافه قدیمی رو اداره میکنه و بکر صبحانه و ناهارش رو اونجا میخوره دوست دیگرش هم یه مرد نابینا هست که بغل همون کافه، دکه روزنامه فروشی داره هرروز صبح بکر به این کافه میره، قهوه میخوره و سیگارش رو میکشه بعد میره سرکار. سریال حوادث اطراف این فرد رو نشون میده و نظریات “بکر” و غر زدنهاش و برخوردش با موضوعات مختلف رو بیان میکنه ...

داستان کمدی سریال در مورد "زوئی مون" که یک مادر مجرد است و می خواهد یک شغل فروش لوازم آرایشی را شروع بکند، می باشد...