کارتر همسری زیبا و فرزندی که هنوز به دنیا نیامده دارد. تنها ضعف او نداشتن شغل و برنامه ریزی برای کارهایش و نامنظم بودن بعنوان یک پدر است. کارتر مدت زیادی به دنبال شغل میگشت تا در نهایت بعنوان یک راننده استخدام میشود. شغل او به نظر رانندگی میآمد تا اینکه متوجه میشود در حقیقت او در حال انجام کاری شرمآور است...
گری ایوانز، ستاره نوظهور هالیوود (جیوانی ریبیسی) در آستانه یک فروپاشی روانی است. با افزایش توجه، فشار افزایش یافته است، و به هر طرف که نگاه می کند به نظر می رسد که کسی تکه ای از او را می خواهد...
جیک دختری 16 ساله است که مادرش او را ترک کرده است. او خواهر بزرگترش دارلین را در لس آنجلس پیدا می کند، اما دارلین او را دور می زند. همسایه دارلین، مارسی، به جیک رحم می کند و به او اجازه می دهد در آنجا بماند. وقتی جیک متوجه می شود که مارسی مدیر یک سالن ماساژ است، مارکی را متقاعد می کند که او را استخدام کند...
چهار دوست در یک مجله با هم کار می کنند. اخیرا یکی از آنها که میلو نام دارد دچار مشکلاتی شده که باید فوراً خودش قضیه را حل و فصل کند تا قبل از اینکه دوستانش وارد عمل شوند.