بامبینو و باوا در لاگوس ملاقات میکنند و به سرعت با هم صمیمی میشوند. در طول گشت و گذار در شهر، رابطهای عاطفی عمیق بین آنها شکل میگیرد، اما به دلیل دیدگاه منفی جامعه نسبت به ه.م.ج.ن.س.گ.ر.ای.ی، آنها با فشارهای اجتماعی روبرو میشوند.
زندگی رویایی جنی، با شغلی عالی و همسری جدید، زمانی که با جسد بی جان همسرش از خواب برمی خیزد، به کابوس تبدیل می شود. او درمی یابد که زندگی اش اکنون در دست سلطانی خطرناک قرار گرفته است...
در سالگرد ازدواج، زنی جاهطلب و موفق در حرفه خود به قتل میرسد و همسرش به عنوان مظنون اصلی دستگیر میشود. با این حال، تحقیقات پلیس نشان میدهد که افراد دیگری در زندگی او نیز ممکن است انگیزه قوی برای قتل داشته باشند.
یک شب سرنوشت ساز، برخوردی در یک ایست بازرسی پلیس که توسط دو افسر مست اداره می شود، زنجیره ای از اتفاقات را رقم می زند که زندگی سعادتمندانه بروم و ناجیت را زیر و رو می کند و آنها را به سفری به سمت طمع، فریب و قتل هدایت می کند...