سرهنگ «جان هنري پاترسن» (کيلمر) براي احداث خط آهن به آفريقا مي رود. با پيدا شدن يک شير آدم خوار، کار به مشکل بر مي خورد، اما «پاترسن» تله اي براي شير مي گذارد و او را مي کشد. دو ماه بعد روند ساختن پل به خوبي پيش مي رود. اما سر و کله ي دو شير درنده ي ديگر که بسيار خطرناک هستند، پيدا مي شود. بوميان معتقدند که اين دو شير روح دو هيولا هستند......
رئیس جمهور آفریقا، چهار مزدور را برای کنترل قبایل شورشی که مخالف پروژه رمان او بودند، احضار می کند. اما چه اتفاقی می افتد زمانی که مزدوران متوجه نیت ارباب خود می شوند؟..