در این داستان، دو شخصیت قدرتمند به نامهای دارکا و براهما بر سر تصاحب یک گوهر ارزشمند با هم میجنگند. در همین حال، یک پسرخوانده برای نجات خانوادهاش باید با سحر و جادوی پسر اصلی مقابله کند.
دارما با سبک زندگی منفی و تنهایی خود در رکود گیر کرده است و هر روز را در آرامش تنهایی خود می گذراند. توله سگی به نام چارلی وارد زندگی او می شود و دیدگاه جدیدی نسبت به او می دهد...