بودیل و ایزابل گهگاه به سواحل بلژیک می روند تا مخفیانه وارد یک رابطه شوند. وقتی ایزابل ناپدید می شود، به نظر می رسد همه چیز به یک جنایت اشاره دارد. شوهرها به بلژیک می آیند و بودیل به طور فزاینده ای در شبکه دروغ های او گرفتار می شود...
ژول کلاوس دوباره کریسمس را پذیرفته است و همراه با پدربزرگ نوئل برای شلوغ ترین زمان سال آماده می شود. به نظر می رسد همه چیز طبق برنامه پیش می رود، تا اینکه جولز نامه ای بسیار ویژه با یک سوال جذاب دریافت می کند...
جولز پس از اینکه متوجه می شود پدربزرگش بابانوئل است، باید به او کمک کند تا هدایای خود را در سراسر جهان تحویل دهد. اما نفرت جولز از کریسمس ممکن است آن را دشوارتر از آنچه بابانوئل فکر می کرد، بکند...