سه داستان جداگانه از وقایع ماورایی و ترسناک در دانشگاههای تایلند نقل شده است. این داستانها به ترتیب به جاو نان، فی تکه و زیارتگاه نامرئی اشاره دارند که هر یک از آنها به تنهایی داستانی مرموز و پر از راز و رمز است.
کی به دلیل مشکلات خانوادگی به معنویت پناه میبرد و در زمان گذشته به بدن مردی کشتهشده سفر میکند. او با تلاش برای جلوگیری از اقدامات پدربزرگ گانگستر خود، سعی میکند سرنوشت خانوادهاش را تغییر دهد.
پس از باردار شدن در پرث، بهترین دوستش ، آیس، خودکشی می کند. او به پرت برمی گردد در حالی که تان به دنبال شخصی می گردد که او را مجبور به خودکشی برای انتقام خودش کرده است...