" آجی" که پسری تنها است. عاشق دختری می شود که پدرش رئیس یک گروه جنایتکار است, او سعی می کند تاسرنوشت خود را تغییر دهد و دراین راه از عشق خود و هدف خود برای صلح استفاده میکند ...
"شانگر" عرازل اوباشی که در کلبه ای به همراه همسره باردارِ خود "گاندا" زندگی می کند ، روزی او دست به دعای "شیوا" (خدای هندوستان) می شود و یک فرزند صالح طلب می کند که او در ازای این خواسته ، جرم جنایت را ترک می کند ، طولی نمی کشد که "گاندا" دارای یک پسر می شود و ...