پتروداکتیل پتری در پرواز با خواهر و برادرش مشکل دارد، بنابراین گیدو تازه وارد به او توصیه می کند که فقط خودش باشد، اما با نزدیک شدن یک روز عالی برای پرواز سریع، پتری باید مطمئن باشد که می توان به دینو عجیب اعتماد کرد...
یک شی مرموز در نزدیکی دره بزرگ سقوط می کند، و عموی غیرقابل اعتماد پتری در جستجوی آن می رسد، و معتقد است که این یک "طوفان آتش سرد" است، یک صخره فرضی از قدرت های بزرگ...
پدربزرگ در مورد قهرمان اسطوره ای خود به نام دایناسور تنها به لیتل فوت می گوید. سارا دو پسر عموی کوچک و پر جنب و جوش را می گیرد تا از آنها مراقبت کند...
لیتل فوت و دوستانش در مرحله بعدی گروه خود را تشکیل می دهند، زمانی که انبوهی از گالبرهای برگ خانه های آنها را ویران کرده بودند و این آنها را مجبور می کند خانه جدیدی پیدا کنند اما در عین حال جزیره ای مرموز را پیدا کنند...
هنگامی که کمبود ناگهانی آب تمام زندگی در دره بزرگ را تهدید می کند، گروه دایناسورهای جوان باید با گروهی از قلدرها همکاری کنند تا سفری خطرناک به خارج از دره داشته باشند و علت را پیدا کنند....
وقتی پنج دوست دایناسور شاهد دزدیدن تخم مرغ از مخفیگاهشان توسط دو دزد هستند، تصمیم می گیرند تخم مرغ را نجات دهند. بعداً قصد دارند موجودی را که از آن بیرون می آید پرورش دهند....
با تغيير آب و هواي دنيا، دايناسورهاي گياه خوار که با کمبود مواد غذايي روبه رو شده اند، به سوي «دره ي بزرگ»، قلمرويي افسانه اي که در آن گياهان فراواني يافت مي شود، به راه مي افتند...
روسيه، سال 1885. خانواده ي موش «ماوسکوويتس» که مورد تهديد گربه هاي قزاق هستند به هامبورگ مي روند و از آن جا سوار يک کشتي به مقصد «دنياي نو» مي شوند. اما در آمريکا نيز آن ها با مشکلات بسياري روبه رو هستند...
بیگ برد توسط یک مددکار اجتماعی مزاحم به نام میس فینچ فرستاده می شود تا دور از خیابان سِسَم زندگی کند. او ناراضی از آنجا فرار می کند و بقیه باند خیابان سسامی را وادار می کند تا برای یافتن او به سفری بروند...