الین در سرویس دوستیابی "ابدیت" ثبتنام میکند، اما اولین ملاقاتش با ویل فاجعهبار است. هر دوی آنها از این سرویس ناراضی هستند و تصمیم میگیرند تا پول خود را پس بگیرند.
اَبی به عنوان دستیار و نویسندهی پادکست مشهوری که توسط سرنا (دوست دوران دانشگاهش) گردانده میشود، مشغول به کار است. روزنامهنگاری از نیویورک برای تهیهی گزارش در مورد پادکست و سرنا به آنجا میآید. در این میان، اَبی دچار احساسات (عاشقانه) میشود، در حالی که سرنا برای آیندهی خود برنامهی دیگری در سر دارد.
هنگامی که شرکت آرایشی و بهداشتی بلوم تصمیم میگیرد بر روی فروش آنلاین تمرکز کند، جنی در تلاش است تا تعادلی میان کار و زندگی شخصیاش برقرار کند، در حالی که نیت به خوبی به این تعادل دست یافته است. در همین حال، جرقههای عشقی بین آنها زده میشود؛ اما یک مانع بزرگ بر سر راه آنها قرار دارد: نیت برادر رئیس جنی است.