چیاو یان که در یک شهر مرزی بزرگ شده بود، بعد از سالها تلاش سخت، به یک بازیگر مشهور تبدیل شد اما تحت فشار زیاد، با احتیاط راه خود را ادامه داد. در همین حین، خواهرش که سالها بود با او ارتباطی نداشت، ناگهان ظاهر شد.
نینا وو، دختری با آرزوی بازیگری، برای دنبال کردن این رویا راهی کلانشهر میشود. او در تنهایی و انزوا به سر میبرد و از بیماری و افسردگی رنج میبرد. اما با به دست آوردن نقشی در فیلمی جاسوسی، نور امیدی در زندگی او روشن میشود و نینا تصمیم میگیرد تمام توانش را به کار بازیگری بگذارد.