اوری و جید، دو دوست فارغالتحصیل، به شهر دوران کودکی خود بازمیگردند. در آنجا، جید به طرز مشکوکی ناپدید میشود؛ اتفاقی که یادآور ناپدید شدن دوست دیگرشان، میا، در گذشته است.
ایزایا پس از فارغالتحصیلی از دبیرستان، با نبود برنامهای مشخص برای آینده روبرو میشود. اما با دریافت انگیزهای جدید، تصمیم میگیرد تا برای آینده خود برنامهریزی کند و انتخابهای بهتری داشته باشد.
ستارهای افسرده و بیوه که همه چیزش را از دست داده، مربیگری یک تیم بسکتبال زنان را بر عهده میگیرد و با یک استعداد یتیم آشنا میشود که زندگیاش را تغییر میدهد.