یک دهقان رومانیایی که برای دیدار با دوستش که در یک هتل در ساحل دریای سیاه کار میکرد، به آنجا رفته بود، با یک تاجر آمریکایی ثروتمند که شبیه او بود، اشتباه گرفته می شود ...
در رومانیِ زیر سلطۀ نازیها کمیسر مولدوان (نیکلائسکو) و سردستۀ مزدوران گارد آهنین، باوجود جراحات زیاد، از مرگ جان بدر میبرند و بهبود مییابند. کشمکش آنان اینبار طرف سومی هم پیدا میکند؛ نیروهای دولتی ِ فرمانبر ژنرال آنتونسکو. جمهوریخواهان برای همسو کردن مولدوان در مبارزه با هر دو گروه فاشیست (گارد آهنین و نیروهای آنتونسکو) دست بکار میشوند، اما...
داستان واقعی درباره بزرگترین کارخانه کشتیسازی رومانی در دهه ۷۰ میلادی. راز مونتاژ پروانه غولپیکر سرانجام به دست مردی جسور فاش شد: خود مدیر کارخانه کشتیسازی.
کمیسر پلیس بانام مولدوان ماموریت می یابد تا در باره قتل عام زندانیان سیاسی در زندانی در نزدیکی بخارست پایتخت رومانی بوسیله نیروهای موسوم به گارد آهنین تحقیق بعمل آورد. در جریان این فتل عام مخالفان سیاسی رژیم فاشیستی حاکم از جمله تعدادی از فعالان کمونیست به قتل می رسند …
داستان در رومانی پس از جنگ جریان دارد ، یک کمونیست که در طول جنگ توسط فاشیست ها شکنجه شده بود، اکنون یک کارآگاه پلیس است و قصد دارد شهر خود را از وجود گانگسترها و بازار سیاه پاک کند...