داستان استر، معلم جوانی که به دلیل نژاد سامی بودن، هویت خود را پنهان میکند. اما با شرکت در تظاهرات و مبارزه برای حق خود، سفری را برای رهایی از شرم و پذیرش هویت خود آغاز میکند.
معلم جدیدی که به تازگی به کار مشغول شده، متوجه میشود که مورد تعقیب قرار گرفته است. به زودی او پی میبرد که یکی از دانشآموزانش به او دل بسته و به شدت به او علاقهمند شده است.
آنا از سوء استفاده های شوهرش خسته شده و حالا به همراه پسر 8 ساله اش فرار کرده و در یک آپارتمان مخفی است. او وحشت و هراس دارد از اینکه شوهرش آن ها را پیدا کند. بهمین دیلیل برای پسر یک مانیتور می گیرد که او را در اتاقش نگه دارد. اما صداهای عجیب و غریبی از مانیتور می آید و...
بعد از یک «تعطیلات» ناخواسته در زندان، علی به ستوه آمده است. او یک نقشه دارد که نمیتواند خراب شود. او میخواهد یک شهروند قانونمند شود. تنها چیزی که نیاز دارد یک پیست مسابقه، یک سیرک و یک ون حمل پول است.
نیشا یک دختر پاکستانی هست که با خانوده اش در نروژ زندگی میکند، وقتی پدر نیشا از عشق او به یک پسر با خبر میشود، بسیار عصبانی شده و به طرز بدی با او برخورد میکند و حتی خانواده او تصمیم به کشتنش میگیرند اما قرار میشود که به پاکستان ببرندش تا در کشوری که هیچوقت آنجا نبوده در کنار فامیل هایش زندگی کند...