ریون و پینکی، دو دوست صمیمی، تحت فرماندهی ناخدا سابرتوث، دزد دریایی قدرتمند، مشغول کارند. اما کنتس سیبیلا با حمله به کشتی آنها، سرکشتی باارزشی را میدزدد و پینکی را میرباید. این اقدام، بخشی از نقشه او برای به دام انداختن ناخدا سابرتوث و تصرف سرزمین دزدان دریایی است. حال ریون و ناخدا سابرتوث...
کاسپر، جسپر و جاناتان، سه دزد خلاق، به همراه شیر همیشه گرسنهشان، در شهر کوچک کاردمومه زندگی میکنند. در این شهر، یک پلیس عادل و مهربان و عمه سفت و سخت سوفی زندگی میکنند.
در دنیایی که جمعیت زیاد شده و خانواده ها فقط می توانند یک فرزند داشته باشند، گروهی متشکل از 7 بچه که در یک زمان به دنیا آمده اند باید در همین حال که ناپدید شدن یکی از اعضایشان را بررسی میکنند، جلوی مقامات را نیز بگیرند تا نتوانند آنها را به خوابی طولانی فرو ببرد...
در سال 1206 ، نروژ دچار جنگ داخلی میشود. نیمی از اعضا گارد پادشاهی طی توطئهای خواستار به قتل رساندن فرزند خردسال پادشاه هستند که توسط 2 مبارز محافظت میشود…
جومپا تورمن برگشته است ! همه چیز درباره او کاملا طبیعی و خوب است اما حس شوخ طبعی او تغییر کرده است و حتی میتوان گفت از سری اول فیلم انتقام نیز بد تر است…
«هانسل» و «گریتل» برادر و خواهر معروف قصه ها، تبدیل به شکارچیان حرفه ای شده اند و تمام جادوگران را در سراسر دنیا می کشند. آن ها در یکی از ماجراهایشان به شکل جدیدی از نیروی پلیدی می رسند که ممکن است به گذشته ی آن ها مربوط باشد...
بعد از یک «تعطیلات» ناخواسته در زندان، علی به ستوه آمده است. او یک نقشه دارد که نمیتواند خراب شود. او میخواهد یک شهروند قانونمند شود. تنها چیزی که نیاز دارد یک پیست مسابقه، یک سیرک و یک ون حمل پول است.
زوجی که در حال رانندگی به سمت نروژ بودند، به یک راهبندان میرسند. آنها مسیر خود را به سمت جنگلهای سوئد منحرف میکنند که این کار باعث در راه ماندنشان میشود. آنها بیخبرند که تحت نظارت دوربین قرار دارند و نقشهای اصلی یک فیلم اسناف (کشتار واقعی) زنده به آنها واگذار شده است.
فیلم در کپنهاگ شروع می شود، جایی که وارگ وئوم لیزا، دختر روسپی فراری 16 ساله یک تاجر ثروتمند را پیدا می کند. او او را نزد موکلش و خانواده اش در نروژ می آورد، جایی که همسایه ها او را پیدا می کنند و از او می خواهند پسرشان پیتر، دوست نزدیک لیزا را پیدا کند. او تمایلی به کمک به آنها ندارد، اما...
داستان درباره دو نفر است که به طور مرموزی در اسلو ظاهر می شوند. آنها اولین کسانی هستند که از گذشته به زمان حال پناه می برند. هفت سال بعد جامعه متحول می شود.
به نظر می رسد یک شهر کوچک نروژی که زمستان های گرم و ریزگردهای خشن را تجربه می کند به سمت "راگناروک" (نبرد نهایی بین خدایان و قدرت های شر) دیگری هدایت می شود، مگر اینکه کسی به موقع مداخله کند