کارهای ظالمانه یک زن در قبال یک فرد ترنس، مجازاتی ماوراءالطبیعه برای او به دنبال دارد که باعث میشود او صمیمیترین بخش بدنش را از دست بدهد. اکنون، او با استفاده از یک گل جادویی، در تلاش است تا با یافتن عشق حقیقی، این طلسم را بشکند.
در حالی که زندگی مشترک دو استاد دانشگاه در آستانه از هم پاشیدن است، زن درگیر یک رسوایی با یک دانشجوی جوان میشود. از سوی دیگر، مرد عاشق موضوع تحقیق خود میشود—یعنی یک موجود ماوراءطبیعه (ایزد/خداگونه) که در قالب شبح یک معشوق قدیمی بر او ظاهر میشود.