یک زن معمار موفق که به همراه همسر و رئیسش ویکتور مدیرعامل یک شرکت مهم در بارسلونا زندگی میکند. اما زمانی که متوجه میشود ویکتور به عشقشان پایبند نیست به کنار خانواده اش بازمیگردد تا وضعیت روحی اش را بهبود ببخشد...
خوآکین مانچادو با قاطعیت تمام بر امپراطوری مواد مخدر خود در بندر بارسلونا فرمانروایی میکند. اما با ورود یک محموله جدید، اوضاع به هم میریزد و هم تجارت او و هم خانوادهاش در معرض خطر قرار میگیرند.
این مجموعه شش قسمتی برگرفته از داستان کوتاه جک لندن در سال 1901 است. داستان ویکتور، یک تاجر پولدار، را روایت می کند که تحت فشار یک سازمان مخفی و عجیب قرار می گیرد.