پس از اینکه مادر “میا” از این دنیا می رود او دچار افسردگی می شود و پدرش را هم گم میکند و امیدش برای زندگی را از دست می دهد. پس از مدتی تصمیم می گیرد به سفر برود تا زندگی خود را تغییر دهد. او سفر خود را آغاز می کند تا اینکه متوجه می شود پدرش زنده است و در جایی دور زندگی می کند. به همین دلیل او شروع به جستوجو برای یافتن پدر گمشده اش می کند…
یک فاجعه در حال رخ دادن است! سیل کلِ سیاره ما را فراگرفته و تنها گروه نامعلومی زنده مانده اند ، این گروه موفق شده اند که این وضعیت بحرانی را مدیریت کنند ..
ین کمدی نامتعارف که فاقد دیالوگهای معنادار و مملو از صداهای نامفهوم و اراجیف است، داستان مردی را روایت میکند که سبک زندگی بورژوایی را به طور کامل طرد کرده و خانه خود را به یک غار خیالی تبدیل میکند.
هنری یک فروشنده چتر مسافرتی میانسال از سامور است. یک شب در جاده های بریتانی با ماشینش به گراز برخورد می کند. او با امیل، یک نقاش بی ادب و بی خیال که در کلبه ای در نزدیکی Riec-sur-Belon زندگی می کند، آشنا می شود ...
"آلن لروی" برای درمان مشکلاتش با الکل در یک بیمارستان خصوصی بستری می شود. با اینحال بسیار پریشان شده و پس از ترک بیمارستان به دیدار دوستان قدیمی اش می رود. اما هیچکدام از آنها به او کمک نکرده و فقط باعث افزایش استرسش می شوند و...