داستان چند نسل از یک خانواده به نام پیچاندا (۱۸۸۷-۱۹۱۷) به تصویر کشیده میشود که زندگی آنها با ساختار یک کندوی زنبور عسل مقایسه شده است. در این مقایسه، ملکه زنبور نماد ریشهها و سنتهای خانوادگی است و خانواده پیچاندا در طول زندگی خود با مسائلی چون عشق، کار، بحران و جنگ روبرو میشود و مرز بین واقعیت و رویا در زندگی آنها در هم تنیده است.
داستان در مورد سه یتیم است که خانواده خود را در جنگ از دست داده اند. در حالیکه "آندره" و "یوریک" و "بانو مارتا" انسانهایی بالغ هستند، اما مانند کودکان رفتارهای احمقانه ای از خود نشان می دهند و...