این داستان پیرامون تلاشهای مورگان بروستر برای به دست آوردن ثروت عمویش پیش از کریسمس میگردد. در میان شلوغی و هیاهوی تعطیلات، او به طور غیرمنتظرهای عشق را تجربه میکند، ایمانش تقویت میشود و متوجه اهمیت خانواده و بخشندگی میشود.
یک بازیکن بیسبال از لیگ های دسته پایین باید 30 میلیون دلار در سی روز خرج کند تا بتواند مبلغ 300 میلیون دلاری را به ارث ببرد، در حالی که اجازه ندارد در مورد این موضوع به کسی چیزی بگوید...
به یک دروازهبان فوتبال در لیگی کوچک وظیفه داده میشود تا یک میلیارد پول را طی سی روز خرج کند و اگر موفق بشود او سی میلیارد دیگر خواهد گرفت. اگرچه او حق ندارد چیزی در مورد این قضیه به کسی بگوید و همچنین حق ندارد چیز گرانبهایی با آن بخرد و…
سرباز تهیدست جنگ جهانی دوم، «مونتی بروستر»، هشت میلیون دلار به ارث میبرد. اما او برای دریافت بقیهٔ ارثیه، باید یک میلیون دلار را در کمتر از دو ماه و پیش از تولد سیسالگیاش خرج کند. همین شرط عجیب، او را به یک ولخرجی جنونآمیز و غیرمنطقی میکشاند و باعث میشود همه فکر کنند عقلش را از دست داده است.