در فیلم ببخشید که مزاحم شدم در جهانی موازی با دنیای فعلی دلال بازارسیاهی به اسم کازیوس گرین را مشاهده می کنیم که رمز رسیدن به یک موفقیت جهانی را پیدا میکند اما برای رسیدن به خوشبختی باید یک چیز مهم زندگی اش را از دست بدهد
فیلم درمورد یک زوج با سبک زندگی عجیب و غریبی میباشد. اما همه چیز زمانی از کنترل خارج و پیچیده شده که یک پسر 10 ساله به خانه آنها میاید و ادعا میکند نوه یکی از آنهاست ....
یک هفتتیرکش ، یک بردهی سابق انتقامجو و یک فراری در یک قطار نیمهشب که به سمت آتلانتا در حرکت هست با هم همسفر میشوند. اما آنها به زودی کشف میکنند که این قطار توسط یک نیروی شوم احاطه شده است و آنها میبایست برای زنده ماندن مبارزه کنند و…
تابستان در جزیره ای تفریحی در منطقه پاریس. سرزمین ماجراجویی، محل کورس گذاشتن، محل پناهندگی و فرار. از ساحل پردرآمد آن تا حفره های پنهان، کاوش در پادشاهی دوران کودکی، ...
سارا و دوستانش برای تعطیلات آخر هفته به یک ویلای قدیمی می روند که سارا به تازگی به ارث برده است. آنها در زیرزمین ویلای قدیمی، یک تخته وُیجی پیدا می کنند و با کنجکاوی شروع به بازی با آن می کنند. اما آنها نمی دانند که این کار چه عواقبی در پی خواهد داشت...
داستان فیلم درباره دو برادر از خانواده ای خلافکار است که بعد از مرگ پدرشان دچار اختلاف می شوند. نزاع قدرت بین آن ها موجب می شود که همه آن چیزی را که پدرشان ساخته بود نابود کنند ..
یک سرباز سابق پس از ناپدید شدن نامزدش در جنگل های شمال غربی پسیفیک آمریکا، برای پیگیری موضوع به آنجا سفر میکند اما با موجودی رو برو میشود که نامش را بیشتر در افسانه ها شنیده بود…
دو نوجوانان خود را متقاعد کرده اند که با جعل پول به هیچ کس آسیب نمی رسانند، اما وقتی معلم هنر دشواری خود را متوجه می شوند که آنها از کلاس خود برای تهیه صورتحساب تقلبی استفاده می کنند، به نوبه خود تاریک می شود.
سیسیل بیتون، عکاس، هنرمند و طراح صحنه، به خاطر کارهای برنده جایزه اسکار خود در طراحی صحنه و لباس برای فیلمها و تصاویر خیرهکنندهاش از زندگی اجتماعی و اشرافیت بریتانیایی در دهههای ۱۹۲۰ و ۱۹۳۰ شناخته میشود...
داستان این فیلم مستند تکاندهنده دربارهی چهار مرد جوان و دردمند است که در قلب اپیدمی مبارزه با مواد مخدر در کشور آمریکا سعی دارند تا زندگیشان را بعد از سالها اعتیاد دوباره از نو بسازند و وارد جامعه شوند و…
6 نفر ناگهان از خواب بیدار می شوند . بدون اینکه بدانند چه کسی این کار را با آنها کرده است. بازی بقا برای این شش نفر آغاز شده که چیزی مشترک بینشان وجود ندارد...
در آیندهای نزدیک، مشکلات زیست محیطی باعث بوجود آمدن بحران مواد غذایی در سرتاسر جهان شده است. “کلادیا” و “جان” تلاش دارند تا با کمک تکنولوژی توان ثمردهی زمین های کشاورزی را به حداکثر ممکن برسانند تا کمبودهای موجود جبران شود. اما وقتی که “جان” به طور مرموزی از دنیا میرود، “کلادیا” متوجه ارتباطی میان مرگ او و تکنولوژی ای که مورد استفاده قرار میگیرد، میشود…
داستان بر رابطه بین ریوتو کاشیما، یک طرد شده اجتماعی غمگین، و رونا شیراکاوا، یک دختر محبوب در مدرسه متمرکز است. رابطه آنها زمانی شروع می شود که ریوتو باید از رونا به عنوان بخشی از بازی باخت بخواهد بیرون بیاید، و او پس از گفتن "خب، بالاخره من در حال حاضر آزاد هستم" با او بیرون می رود. آنها حلقههای اجتماعی کاملاً متفاوت و سرگرمیهای کاملاً متفاوتی دارند، اما همانطور که با یکدیگر معاشرت میکنند، شروع به تشخیص و حتی پذیرش این تفاوتها به عنوان چیزی برای پیوند میکنند.
داستان در مورد آلن، یک جادوگر غیر اجتماعی است که در اعماق جنگل زندگی می کند، که اتفاقی با دختری به نام شارلوت برخورد می کند که راه خود را گم کرده است. او توضیح میدهد که وقتی نامزدیاش لغو شد، پس از متهم شدن دروغین به یک جنایت، از زادگاهش فرار کرد. آلن که به دوران جوانی خود فکر می کند زمانی که به او خیانت شد و از یک مهمانی ماجراجویانه اخراج شد، تصمیم می گیرد به دختر کمک کند و چیزهای شیطنت آمیزی به او بیاموزد ... مانند لذت بردن از غذا، بازی کردن و تا دیر وقت بیدار ماندن.
«سِی» یک کارمند ۲۰ ساله است که به دنیایی کاملا متفاوت منتقل می شود. متاسفانه طی آیینی که «سِی» را احضار کردند، دو نفر را بجای یک نفر به این دنیا منتقل کردند. و همه مردم دختر دوم را به «سِی» ترجیح می دهند! ولی این شرایط چندان هم برای «سِی» بد نبود، او کاخ سلطنتی را ترک می کند و با جادویی که تازه بدست آورده بود، فروشگاه های ساخت معجون و لوازم آرایشی تاسیس کرد. تجارت هم رفته رفته در حال رونق گرفتن بود، و این زندگی ممکن است که زندگی چندان بدی هم نباشد...
داستان در مورد چیسه هاتوری میباشد که یک عمر زندگی را به غفلت و بدرفتاری و بدون عشق گذرانده است. به دور از گرمای وجود خانواده، او سهم خود از سختی ها و بحران ها را به دوش کشیده است. درست زمانی که به نظر امیدی باقی نمانده، رویارویی سرنوشتسازی منتظر اوست. زمانی که مردی با سر جانور به همراه قدرتهای عجیب، او را در حراج برده خریداری میکند. زندگی چیسه دیگر مانند قبل نخواهد بود.
گوبلینها هیولاهای خطرناکی هستند که اغلب مورد غفلت قرار میگیرند. شکارچی گوبلین، یک ماجراجوی ماهر، زندگی خود را وقف نابودی گوبلینها کرده است. او با کمک یک کشیش جوان، شروع به نابودی گوبلینها در سراسر مرزها میکند.
Shadowbrokers کسانی هستند که مورد توجه قرار نمی گیرند و خود را به عنوان افرادی غیرقابل توجه نشان می دهند، در حالی که در حقیقت، آنها همه چیز را از پشت صحنه کنترل می کنند. سید بیش از هر چیز میخواهد شبیه آن کسی باشد و چیزی به کوچکی واقعیت کسلکننده سر راه او قرار نمیگیرد! او هر شب مخفیانه تمرین میکند و برای رسیدن به قدرت نهایی خود آماده میشود - فقط برای اینکه سرنوشت خود را با یک تصادف رانندگی خطرناک (و در عین حال مرگبار) انکار کند. اما وقتی او در دنیای دیگری از خواب بیدار می شود و ناگهان خود را در راس یک سازمان مخفی واقعی می بیند که در سایه ها با شر مبارزه می کند، در نهایت فرصتی پیدا می کند تا تمام فانتزی های هذیانی خود را عملی کند!
هان جو، که آرزوی تبدیل شدن به یک خواننده مشهور را دارد، آهنگ های کاور خود را با نام مستعار "Plii" منتشر می کند. دو گوک عضو یک گروه آیدول محبوب است و آرزو دارد با Plii همکاری کند. او نمی دانست که آنها در دانشگاه همکلاسی بودند. هان جو باید هویت خود را به عنوان Plii پنهان کند و دو گوک باید Plii را پیدا کند. آیا آنها می توانند یکدیگر را بشناسند؟
سریال Strike Back بر اساس رمانی با همین نام از Chris Ryan از نویسندگان بزرگ و سربازان سابق انگلیسی ساخته شده است. این سریال جنگی و هیجان انگیز با بودجه بسیار بالا ساخته و در آفریقای جنوبی فیلم برداری شده است. داستان Strike Back حکایت John Porter کهنه سرباز و از نیروهای ویژه ارتش را روایت میکند که برای ماموریت در عراق, افغانستان و ...به نیروی مخفی ارتش فراخوانده میشد...
مناظر شگفت انگیز، شگفت انگیزترین نبردهای حیوانات در سیاره ما، از بلندترین کوه ها تا عمیق ترین اقیانوس ها، از تاریک ترین غارها تا داغ ترین بیابان ها را با فناوری جدید کشف کنید.
داستان این مجموعه مربوطه به سومین ملکه عصر گوریوست که بر علیه مردم تانگیوسیک از مانچوریا می جنگد تا بتونند سرزمینهای قدیم خود را احیا کند. بانو سانگدوک (چا شیرا) در جوانی بیوه شاه می شود و بعد از مرگ شوهرش، برادر سانگدوک به سلطنت می نشنید. این اتفاق مصادف با زمانی است که دشمنی گوریو و گوگوریو بیشتر شده و تلاش های سانگدوک برای بیرون کردن دشمنان از مناطق شمالی کشور، منجر به تهدید وی از جانب شاه (برادرش) می شود. شاه برای تحت فشار قرار دادن سانگدوک، تنها فرزند پسری او را نزد خود نگه می دارد و دیدار مادر و فرزند را قدغن میکند… بعد از مدتی شاه که فرزند پسری ندارد و مجبور شده خواهرزاده خود را به عنوان ولیعهد انتخاب کند